موشحی در سوک استادان شعر شهرم

ساخت وبلاگ

موشح، آشفته وپریش(مُوَشَّح) : سروده ای را گویند که جمع حروف اول ابیات یا مصراعها نام شخص ، اشخاص یا ... بشود . حروف اول بیتها را کنار هم بگذارید تا ...

(اُ)اُفتد از یک درخت، گاهی سیب
که به باغی رسد از آن آسیب
(س)سیبِ ما از درخت،چون افتاد
رفت بر باغ و باغبان، بیداد
(ت)تبرغم صنوبران را بُرد
مرگ آمد وَ شاعران را برد
(ا)آه ،آتش فکند در سینه
زنگ ماتم گرفت آیینه
(د)دل غنچه شکست چون شیشه
شد عزادار شعر و اندیشه
(ا)آب چشمان مثنوی خون شد
شعر نو از فِراق،مجنون شد
(ن) ناله شد با دل غزل همدم
شد غزل چارپاره از ماتم
(آ) آتش غم نشست بر دلها
نَقل اندوه، نُقل محفل ها
(ش) شد قصیده ز داغ، نیلی پوش
غم،رباعی گرفته در آغوش
(ف)فاتح عرصهٔ غزل هارفت
شاعر لهجهٔ عسل ها رفت
(ت)« ترجمان گل »از جهان کوچید
«خوشه» از داغ باغبان خشکید
(ه)هنر و شعر و شاعری افسرد
مرگ وقتی که شاعران را برد
(و)وارث خلق و خوی آشفته
در جــوارِ مــزار او خفته
(پ)پدری با پسر، سفر کردند
غُصه در دامن هنر کردند
(ر) روح «پردیس» شد پریش از غم
گشته آشفته، شعر از این ماتم
(ی)یک جهان از غم دو گل پژمرد
ماه مرداد، یخ زده و افسرد
(ش) شعله افتاد در نِیِستان ها
شد خزانی تمام بستان ها
(ز) زخم مانای تازه این داغ است
سیب افتاد و غمزده باغ است
(ن) نابهنگام مرگ آن قوها
کرده نیلی پرِ پرستوها
(د) دوستان! شاعران اگر خفتند
نکته در شعر شان به ما گفتند
(ه) همچو آشفته باش، این نیکوست
«هنر مرد بِهْ ز دولت اوست»
(اَ) از پریش این سخن بُوَد ای دوست
پسری را پدر شدن نیکوست
(ن) نام آن شاعرانِ جاویدان
هست مانا چوعشق در دوران
(د) «دوستان اشک را صدا بزنید»۱
کف به نامِ دو آشنا بزنید

مرداد ۱۴۰۱

خوشه و ترجمان گل شمع : از آثار استاد آشفته شهرضایی

پردیس : مجموعه اشعار استاد پریش شهرضایی

۱- تضمین از استاد پریش

+ نوشته شده در  یکشنبه نهم بهمن ۱۴۰۱ساعت 7:30&nbsp توسط ولی الله همت  | 

دل سروده ها...
ما را در سایت دل سروده ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : valyallahhemmat بازدید : 101 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:56